دسته‌بندی نشده – Tahieh.net https://www.tahieh.net یک سایت دیگر با وردپرس Mon, 19 Jun 2017 14:00:59 +0000 fa-IR hourly 1 https://wordpress.org/?v=5.1.14 ازدواج با دختر خوانده ها! https://www.tahieh.net/%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%ac-%d8%a8%d8%a7-%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1-%d8%ae%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%87-%d9%87%d8%a7/ https://www.tahieh.net/%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%ac-%d8%a8%d8%a7-%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1-%d8%ae%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%87-%d9%87%d8%a7/#respond Wed, 25 Sep 2013 19:42:21 +0000 https://www.tahieh.net/?p=250 خبر مربوط به تلاش نمایندگان مجلس برای قانونی کردن ازدواج مردان با دختر خوانده ها را که خواندم، با خودم فکر کردم این مرتجعان درون حکومت همیشه یک گوشه ای را پیدا می کنند که از آنجا سیاست های ارتجاعی … ادامه خواندن Continue reading

نوشته ازدواج با دختر خوانده ها! اولین بار در Tahieh.net. پدیدار شد.

]]>
214310_1خبر مربوط به تلاش نمایندگان مجلس برای قانونی کردن ازدواج مردان با دختر خوانده ها را که خواندم، با خودم فکر کردم این مرتجعان درون حکومت همیشه یک گوشه ای را پیدا می کنند که از آنجا سیاست های ارتجاعی خودرا اعمال کنند. این بار لایحه حمایت از حقوق کودکان این فرصت را برای آنها فراهم کرد و البته بار اول هم نیست .

خبر را در لینک زیر بخوانید:

http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/archive/2013/september/25/article/-a88c6840c7.html

اگر سن بلوغ دختر طبق قوانین اسلامی 9 سال تعیین شود که این موضوع فاجعه افرین خواهد بود. اگر  هم سن ازدواج طبق کنوانسیون حقوق کودک که ایران آنرا امضا کرده، همان 18 سال  باشد، گرچه دختر حق انتخاب دارد و در مواردی می تواند مخالفت کند، اما قانونگذار با ریاکاری از طریق ابن ماده قانونی، زنان را رو درروی هم قرار می دهد. زنی که برای فرزند خوانده اش مادری کرده حالا با رقیب خود روبروست!

تصور کنید وضعیت زنی را که  حس مادری او و تمام زحماتش یکباره از سوی مردش  فقط به دلیل  تمایلات جنسی این مرد، نادیده گرفته شده و حتی بیشتر از این به زنانگی اش توهین شده است!

از بالا رفتن بیماریهای روانی و خودکشی  در میان زنان گرفته تا افزایش طلاق و تخریب مناسبات انسانی پیامد یک چنین سیاست هایی است.

درد آورترازهمه آن است که نه تنها نمایندگان زن در مجلس در این زمینه واکنشی نشان نداده و مرعوب مردان شده اند، که از آنجا که خودشان از جنس همان مردان هستند، نمی توان انتظاری داشت، عده ای از فعالان سیاسی درخارج از کشور هم،  چون در پی اظهار نظرها وبحث های داغ  درمورد “سیاست های کلان” هستند، تا کنون در این مورد وموارد مشابه ریاکارانه سکوت کرده اند.

استدلال همان استدلال قدیمی است: الان وقت این حرف و طرح این مسائل نیست!

 سکوت درقبال اینگونه سیاست ها که برخی از فعالان پیش می گیرند همکاری و حمایت از همان مرتجعان قانونگذار است.

نوشته ازدواج با دختر خوانده ها! اولین بار در Tahieh.net. پدیدار شد.

]]>
https://www.tahieh.net/%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%ac-%d8%a8%d8%a7-%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1-%d8%ae%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%87-%d9%87%d8%a7/feed/ 0
گرهزارت غم بود با کس نگویی زینهار (2) https://www.tahieh.net/%da%af%d8%b1-%d9%87%d8%b2%d8%a7%d8%b1%d8%aa-%d8%ba%d9%85-%d8%a8%d9%88%d8%af-%d8%a8%d8%a7-%da%a9%d8%b3-%d9%86%da%af%d9%88%db%8c%db%8c-%d8%b2%db%8c%d9%86%d9%87%d8%a7%d8%b1-2/ https://www.tahieh.net/%da%af%d8%b1-%d9%87%d8%b2%d8%a7%d8%b1%d8%aa-%d8%ba%d9%85-%d8%a8%d9%88%d8%af-%d8%a8%d8%a7-%da%a9%d8%b3-%d9%86%da%af%d9%88%db%8c%db%8c-%d8%b2%db%8c%d9%86%d9%87%d8%a7%d8%b1-2/#respond Sun, 15 Sep 2013 12:26:21 +0000 https://www.tahieh.net/?p=214 از دیشب دارم دور خودم می چرخم و وسائل سفرم را جمع و جور می کنم. الان سه سال است که من مرتب در سفرم. گاهی برای کار، گاهی دیدار خانواده و یا استراحت.  اما درست نزدیک به سه سال … ادامه خواندن Continue reading

نوشته گرهزارت غم بود با کس نگویی زینهار (2) اولین بار در Tahieh.net. پدیدار شد.

]]>
از دیشب دارم دور خودم می چرخم و وسائل سفرم را جمع و جور می کنم. الان سه سال است که من مرتب در سفرم. گاهی برای کار، گاهی دیدار خانواده و یا استراحت.  اما درست نزدیک به سه سال است که دیگر آن شوق و شور سابق را هم برای سفر ندارم.

سپتامبر سال 2010 با اشتیاق زیاد راهی لیون شدم. حدود یکسال بود که دنبال یک کار ثابت می گشتم. آنزمان بطور فری لانس برای رادیو زمانه کار می کردم.  قبل از آنهم  تلاش کرده بودم به کارقبلی ام برگردم  و آن استعفای عجولانه ام از رادیو فردا را پس بگیرم. اما فایده ای نداشت. از آن دوره هایی بود که گویی همه چیز دست به هم داده اند که تورا زمین بزنند. روزهای سختی را گذرانده ام . روزهای پر از نگرانی، بلاتکلیفی و پشیمانی…

مرتب به خودم می گفتم خودکرده را تدبیر نیست و باید صبر کنی تا درست شود. بالاخره هم شد. در ماه جولای خبر شدم که  در اولین گروه کارکنان بخش فارسی تلویزیون یورنیوز پذیرفته شدم.

حالا خوشحال و با انرژی تمام خودم را برای شروع کار جدید آماده می کردم. اما همراه با ذوق و شوقی که داشتم یک نوع دلواپسی و نگرانی هم گاهی آزارم می داد. قبلا از رفتن به دلیل درد هایی که داشتم و احساس خستگی و خیلی علائم دیگر یک سری آزمایش انجام داده بودم که قرار بود جوابش را بعدا بهم خبر بدهند. این من را نگران می کرد. همین جا بگویم که ذوق و شوق آن سفر تا به حال به سراغم نیامده، اما دلواپسی همسفر دائمی من است!

هر چقدر هم روحیه ات بالا باشد، هر چقدر هم به خودت اطمینان داشته باشی که بیماری را شکست می دهی با نگرانی و دلواپسی نمی توانی کاری بکنی. باید رفاقتش را یکجوری تحمل کنی!

لیون برایم زیباتر از پراگ نبود. ولی فکرمی کردم که اگر توانستم سالهایی از زندگی ام، حدود 6 سال را در گوشه ای از پراگ بگذارم،بیش از چهار سال از عمرم را در گوشه ای از شهر قدیمی مینسک بگذارم وسال هایی را هم در گوشه ای از هند و افغانستان،  حتما می توانم چند سالی را هم در لیون زندگی کنم. به هرحال دومین شهر بزرگ فرانسه بود. فرانسه! کشوری که با عشق به ادبیات و زبانش روزگارجوانی ام را گره زده بودم. همان پیوندی که با  زبان و ادبیات روسیه داشتم! فکر اینکه همانقدر که روسی می دانم می توانم فرانسوی هم یاد بگیرم من را به هیجان می آورد.

همراه بهرنگ ، عزیزترین زندگیم و نلی گربه کوچکم که از پراگ با من است، راه لیون را پیش گرفتیم. با کوله بار کوچکی از وسائل اولیه زندگی و کوله بار بزرگی از خاطرات تلخ و شیرین روزهای انتظار، نگرانی، بلاتکلفی و افسردگی…

 نه سنگلاخ
نه راه ِ صعب
نه دور بودن مقصد
درد اینها نیست
دیدۀ ترم
از ترديدی است
که همواره می پرسد

آیا واقعا این جاده، به تو می رسد؟

شعراز”گوربان”

ادامه دارد….

نوشته گرهزارت غم بود با کس نگویی زینهار (2) اولین بار در Tahieh.net. پدیدار شد.

]]>
https://www.tahieh.net/%da%af%d8%b1-%d9%87%d8%b2%d8%a7%d8%b1%d8%aa-%d8%ba%d9%85-%d8%a8%d9%88%d8%af-%d8%a8%d8%a7-%da%a9%d8%b3-%d9%86%da%af%d9%88%db%8c%db%8c-%d8%b2%db%8c%d9%86%d9%87%d8%a7%d8%b1-2/feed/ 0
فاجعه دمکراسی در مصر https://www.tahieh.net/%d9%81%d8%a7%d8%ac%d8%b9%d9%87-%d8%af%d9%85%da%a9%d8%b1%d8%a7%d8%b3%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d8%b5%d8%b1/ https://www.tahieh.net/%d9%81%d8%a7%d8%ac%d8%b9%d9%87-%d8%af%d9%85%da%a9%d8%b1%d8%a7%d8%b3%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d8%b5%d8%b1/#respond Fri, 05 Jul 2013 15:05:35 +0000 https://www.tahieh.net/?p=169 نویسنده: مارتین گلن منبع: تاگس اشپیگل دوران مرسی به پایان رسید. این رئیس جمهوراسلامی توانست فقط یکسال در راس قدرت باشد. شامگاه چهارشنبه میلیون ها تظاهر کننده و همچنین رهبران ارتش به او کارت قرمز نشان دادند و کنترل اداره … ادامه خواندن Continue reading

نوشته فاجعه دمکراسی در مصر اولین بار در Tahieh.net. پدیدار شد.

]]>

نویسنده: مارتین گلن

منبع: تاگس اشپیگل

دوران مرسی به پایان رسید. این رئیس جمهوراسلامی توانست فقط یکسال در راس قدرت باشد. شامگاه چهارشنبه میلیون ها تظاهر کننده و همچنین رهبران ارتش به او کارت قرمز نشان دادند و کنترل اداره مصر را از دست او گرفتند.

حال قانون اساسی، رئیس جمهور منتخب، مجلس شورا، همه و همه ملغی شدند. در تمام نهادهای دولتی عقربه های ساعت دوباره روی صفر قرارگرفت.

به نظر می رسد کشور مصر در روند توسعه پس ازانقلاب، اکنون از نظر زمانی یکسال و نیم زمان را از دست داده است. حال این کشورآسیب دیده، تا چه حد برای برداشتن گامی دیگر نیرو دارد؟ کسی نمی تواند بگوید!

مقصران اصلی

مسئولیت اصلی” فاجعه دمکراسی” در مصر بر دوش مرسی و اخوان المسلمین است. همچنین در این بحران ملی تماشایی، فقط  یک بازنده وجود دارد وآن کل کشور است.

ارتش اکنون در داخل با شدت و حدت پیش خواهد رفت، چون در غیر اینصورت کنترل کشور از دستش خارج می شود.

اپوزیسیون با متحدان خود از جنبش دمکراسی خواهی و بازماندگان مبارک، در کشید ن طناب سرنگونی اولین رئیس جمهوری برآمده از انتخاباتی دمکراتیک، در رود نیل همراه شد.

اخوان المسلمین که پس ازهشتاد سال فعالیت زیر زمینی فقط دوازده ماه در حکومت بود، آینده سیاسی خودرا برای سالها و شاید دهه ها به قمار گذاشت.

کودتای اسلامی قانون اساسی مرسی در نوامبر گذشته، خطای سیاسی فاحشی بود که نتیجه آن تظاهرات مردمی میلیونی و سلب قدرت از او بود.

حداقل یک سوم شهروندان مصری این تلقی را داشتند که به خاطر تاکتیک های سلطه جویانه مرسی، امکان ارائه طرح و ایده برای قانون اساسی بعد از انقلاب از آنها گرفته شده است.

همان زمان ژنرال السیسی فرمانده نظامی همه طرفها را به گفتگو فراخواند، اما مرسی و اخوان المسلمین از شرکت درآن امتناع کردند.

نقش اپوزیسیون

از آنجا که مرسی و اخوان المسلمین در پی اهداف ایدئولوژیک اسلامی و اسلامیزه کردن جامعه بودند، هرگز در صدد ایجاد تفاهم و سازش با اقلیت مسلمان لیبرال ورهبران مسیحی برنیامدند.

اپوزیسیون نیز تاثیر مخربی در قطبی شدن فضای کشور داشت. آنها هرگز پیشنهادات جایگزین و عملی به مرسی ارائه نکردند و گروهها و رهبران آنها ناتوان از هر گونه ابتکار عمل سیاسی، بطور ناامید کننده ای از هم گسستند.

  تنها چیزی که در میان مخالفان بر جای مانده، همان انگیزه های احساسی وانقلابی تکراری علیه آن کسی است که در راس حکومت قراردارد: ابتدا مبارک و اکنون مرسی.

مداخله نا گزیر نظامیان

نبودهیچگونه سازشی درهردواردوگاه، ( دولت مرسی ومخالفان او)، موجب مداخله اجتناب ناپذیر ژنرال ها شد، که می تواند پی آمدهای خطرناکی در جامعه داشته باشد. از جمله بخشی از اسلام گرایان تندرو به فعالیت های زیرزمینی روی آورند. این به معنای شناسایی همسایگان، اتوموبیل های بمب گذاری شده، آدم ربایی وپیگرد و ترور خواهد بود.

 همزمان با این رویدادها، رفراندم خیابانی (تظاهرات میلیونی مردم) در مصر بوقوع پیوست که یک واقعیت غیر قابل انکار است. اما عمر شادی و جشن و سرور مردم می تواند کوتاه باشد .

تا دوهفته پیش، پلیس دشمن مردم بود، اما اکنون مردم آنهارا روی دست می برند. تا چهارهفته پیش تصاحب قدرت در مصر بدست نظامیان یک سناریوی خیلی وحشتناک برای دمکراسی بود، اما اکنون برای هر هلی کوپتر نظامی که از فراز میدان تحریر می گذرد فریاد شادی و هلهله مردم به آسمان می رود.

اگر در مصر رسم شود که سرنوشت رئیس جمهوری را که خود آزادانه برگزیده اند با قدم گذاشتن در خیابان و رفراندم خیابانی تعیین کنند، درآنصورت خیلی سریع صندلی از زیر پای روسای جمهوری کشیده می شود. اما مشکلات ودشواریهای کشور همچنان بر جای می ماند.

نوشته فاجعه دمکراسی در مصر اولین بار در Tahieh.net. پدیدار شد.

]]>
https://www.tahieh.net/%d9%81%d8%a7%d8%ac%d8%b9%d9%87-%d8%af%d9%85%da%a9%d8%b1%d8%a7%d8%b3%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d8%b5%d8%b1/feed/ 0
هم صدایی مخالفان در مقاطع خاص! https://www.tahieh.net/%d9%87%d9%85-%d8%b5%d8%af%d8%a7%db%8c%db%8c-%d9%85%d8%ae%d8%a7%d9%84%d9%81%d8%a7%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d9%82%d8%a7%d8%b7%d8%b9-%d8%ae%d8%a7%d8%b5/ https://www.tahieh.net/%d9%87%d9%85-%d8%b5%d8%af%d8%a7%db%8c%db%8c-%d9%85%d8%ae%d8%a7%d9%84%d9%81%d8%a7%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d9%82%d8%a7%d8%b7%d8%b9-%d8%ae%d8%a7%d8%b5/#respond Tue, 02 Jul 2013 10:39:38 +0000 https://www.tahieh.net/?p=164  یادداشت روز حسین شریعتمداری در کیهان  روز دوشنبه دهم تیرماه تحت عنوان “خواب تازه اصحاب فتنه” مرا به یاد برخی استدلال های مخالفان جمهوری اسلامی درباره این انتخابات، کسانی که از نظر ایدئولوژیکی تفکراتی کاملا متفاوت با او دارند، می … ادامه خواندن Continue reading

نوشته هم صدایی مخالفان در مقاطع خاص! اولین بار در Tahieh.net. پدیدار شد.

]]>
 یادداشت روز حسین شریعتمداری در کیهان  روز دوشنبه دهم تیرماه تحت عنوان “خواب تازه اصحاب فتنه” مرا به یاد برخی استدلال های مخالفان جمهوری اسلامی درباره این انتخابات، کسانی که از نظر ایدئولوژیکی تفکراتی کاملا متفاوت با او دارند، می اندازد.

کیهان می نویسد:” روحاني اگرچه در جبهه اصولگرايان- به مفهوم تقسيم‌بندي‌هاي سياسي- تعريف نشده است و پيش از انتخاب به دليل حمايت برخي گروه‌هاي ضد انقلاب و همسو با فتنه، بيم آن مي‌رفت که با مدعيان اصلاحات گره خورده باشد، ولي مواضع ايشان بعد از انتخابات نشان داد با گفتمان اصولگرايي همخواني فراواني دارد و البته نامزدهاي اصولگرا به دلايلي که اشاره داشته‌ايم، در رقابت انتخاباتي ياد شده با شکست روبرو شده‌اند.”

این تعبیر از مواضع روحانی و “آرزوی” آقای شریعتمداری با تعبیرات مشابهی که مخالفان روحانی که در خارج انتخابات را تحریم کردند و کسانی را که رای می داند به ریشخند می گرفتند،نزدیکی بسیار دارد.

از جمله الهه بقراط در مطلبی در گویا نیوز می نویسد:” هم خود اصلاح طلبان و هم اصولگرایان و ذوب شدگان در رهبری، از ماه‌ها پیش در بوق و کرنا اعلام کردند که اصلاح طلبان در این «انتخابات» جایی ندارند. «عارف» مکلایشان نیز با وجود تأیید شدن، به سود یک شیخ غیر اصلاح طلب که از نظر منافع طبقاتی، نماینده رانت خواران و ثروتمندان تازه به دوران رسیده جمهوری اسلامی و مافیای روحانی- نظامی نزدیک به رفسنجانی و خامنه‌ای است، کنار رفت.”

خانم بقراط در ادامه مطلب خود در ادامه با توهین به دگراندیشان حامی رای به حسن روحانی در این انتخابات می نویسد: تأکید من بر عنوان «شیخ» یک یادآوری وجدانی به آن کسانی است که هر بار تنفر خود را از «شاه و شیخ» اعلام می‌کنند ولی خودشان مانند کبک نمی‌بینند و یا به روی خودشان نمی‌آورند که تمام قد به زیر عبای «شیخ» و «شیوخ» خزیده‌اند، و فکر می‌کنند دیگران هم وا دادن آنها را در برابر «شیخ» نمی‌بینند. چه خوب گفت شاعر که::

از دست بوس، میلِ به پابوس کرده‌ ای

خاک‌ ات به سر، ترقی معکوس کرده‌ای”

در تاریخ 28 خرداد محمد علی اسفنانی ( وابسته به صولگرایان تند رو) سخنگوی کمیسیون حقوق و قضایی مجلس به نوشته سایت بی باک ” در واکنش به شادی بیش از حد دشمنان از روی کار آمدن یک غیر اصولگرا” گقت: در ایران دولت تغییر کرده است نه نظام و آن ها به خود امید واهی ندهند، دشمنان نظام همیشه دنبال بهانه ای هستند که به جمهوری اسلامی آسیب بزنند و از هر اتفاقی در کشور به نفع خود بهره برادری سیاسی کنند. شخصیت آقای روحانی برخلاف انچه تصور می شود شخصیتی معتدل است. وی سوابق مبارزاتی برای پیروزی این انقلاب دارد لذا انتظار به جایی است که  اقای روحانی از ارزش های انقلاب دفاع خواهد کرد.”.

الهه بقراط در مطلب خود که با همبن عنوان “در ایران دولت تغییر کرده نه نظام”  می نویسد: سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس اسلامی نیز برای به خود آوردن آنانی که می‌خواهند ریاست جمهوری شیخ حسن روحانی را در جهت سیاست‌های خود تعبیر و تفسیر کنند، در یک گفتگو با سایت «بی باک» واقعیتی را اظهار داشت که در تیتر این مقاله می‌خوانید: «در ایران، دولت تغییر کرده است نه نظام!» این نماینده مجلس در همین جمله، ناخواسته، حقیقتی را نیز بر زبان آورده که معنایش آرزوی جامعه برای تغییرات بنیادین در شرایط کنونی است: این همه شادی و امید برای چیست؟ مگر نظام عوض شده است؟!

حرف نماینده اصولگرای مجلس  روشن است او از خشنودی بخش بزرگی از مخالفان حکومت در خارج و داخل ایران از این تغییرخبر دارد و روی صحبتش با آنهاست که مبادا خیال کنید حکومت عوض شده فقط یک جابجایی صورت گرفته و دولتی رفته و دولتی آمده است.

در ادامه اما کیهان یازدهم تیرماه در یادداشت روز به قلم حسین شریعتمداری مطلبی دارد با همین عنوان: “در ایران دولت تغییر کرده نه نظام” و نوشته است:” کساني از اپوزيسيون هربار با تنفر از شيخ ياد مي‌کنند ولي حالا در انتخابات تغيير کرده‌اند. چه خوب گفت شاعر که: از دست‌بوس، ميل به پابوس کرده‌اي. خاکت به سر، ترقي معکوس کرده‌اي».
اين مطلب را پايگاه اينترنتي گويانيوز از رسانه‌هاي حامي فتنه‌سبز خطاب به برخي هم‌قطاران سابق خود نوشت که مي‌کوشند پيروزي حجت‌الاسلام والمسلمين روحاني را به نام خود يا اپوزيسيون جا بزنند. نويسنده اين مطلب مي‌افزايد: شيخ حسن روحاني حتي اصلاح‌طلب هم نيست و اصلاح‌طلبان حتي از ماه‌ها پيش اعلام کردند که در اين انتخابات جايي ندارند.
گويانيوز تاکيد کرده است: برخي مدعيان بعد از 34 سال هنوز نمي‌دانند که به پابوسي شيخ تنزل کرده‌اند.”

نوشته هم صدایی مخالفان در مقاطع خاص! اولین بار در Tahieh.net. پدیدار شد.

]]>
https://www.tahieh.net/%d9%87%d9%85-%d8%b5%d8%af%d8%a7%db%8c%db%8c-%d9%85%d8%ae%d8%a7%d9%84%d9%81%d8%a7%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d9%82%d8%a7%d8%b7%d8%b9-%d8%ae%d8%a7%d8%b5/feed/ 0
دروغ نگو! https://www.tahieh.net/%d8%af%d8%b1%d9%88%d8%ba-%d9%86%da%af%d9%88/ https://www.tahieh.net/%d8%af%d8%b1%d9%88%d8%ba-%d9%86%da%af%d9%88/#respond Fri, 03 May 2013 08:56:49 +0000 http://www.tahieweb.de/?p=154 از آن روزهایی خاکستری و گرفته است. هیچ صدایی از بیرون نمیاد و من فکر می کنم که تمام روز در رختخواب بمانم. مگر نه اینکه قراراست بعد ازاین هرکاری دلم خواست انجام دهم. نیم خیز می شوم و قرصم … ادامه خواندن Continue reading

نوشته دروغ نگو! اولین بار در Tahieh.net. پدیدار شد.

]]>
از آن روزهایی خاکستری و گرفته است. هیچ صدایی از بیرون نمیاد و من فکر می کنم که تمام روز در رختخواب بمانم. مگر نه اینکه قراراست بعد ازاین هرکاری دلم خواست انجام دهم. نیم خیز می شوم و قرصم را میخورم و دوباره دراز می کشم.

به جستجوهام در ذهنم برای یاقتن علت دروغ گویی ادامه می دهم. مدتهاست که تمام ذهنم متوجه دروغگویی آدم های دور وبرم است.

سعی می کنم دروغ هارا دسته بندی کنم . دورغهایی که برای فریب دادن و یا جلب توجه یک شخص خاص است، دروغ هایی که برای پنهان کردن واقعیت هاست، دروغ هایی که برای انجام کار  یا هدفی  استفاده می شود وووو. اما یک چیز در همه مشترک است. کسی که دروغ می گوید درحقیقت به شعور دیگری و یا دیگران توهین می کند و خوب می دانم، که این موضوع  بیشتر از همه من را آزار می دهد. چون دروغگو یا همان لحظه که می دروغ می گوید می داند که شخص مقابلش دروغ اورا می فهمد ولی ادامه می دهد و یا می داند که یک روزی این دروغ اشکار می شود و لی باز هم به دروغگویی ادامه دهد…

درحالی که دارم افکارم را دنبال می کنم، یکی زنگ می زند. ساعت را نگاه می کنم. 8 صبح است. با خودم می گویم حتمایکی میخواهد در را باز کنم که تبلیغات در صندوق بیندازد. با خستگی پهلو به پهلو می شوم. ولی دوباره صدای زنگ و این بار طولانی تر بلند میشود. با بیحوصلگی به سوی در می روم و می پرسم کی اونجاست؟صدایی نمی شونم ولی دوباره زنگ می زند.

در یک لحظه همه چیز مثل برق از ذهنم می گذرد . تو که دیگر از هیچ چیز نمی ترسی؟ در را باز می کنم. ولی از پشت چشمی نگاه می کنم . صدای پایش می آیدولی هنوز خودش را نمی بینم . صدای پا اشناست؟ یک جایی در دورهای ذهنم دنبال این صدا می گردم. دست و پایم یخ کرده . دیگر طاقت اینکه با پای برهنه و لباس کم از رختخواب بیرون بمانم را ندارم. حالا مقابل چشمی ایستاده است. کدام نیرو باعث شد دررا بی اختیا رباز کنم؟ نمی دانم.

با موهای اشقته که فقط دستی درآن فرو برده ام و با لباس خواب نازکی که حتی فرصت نکردم چیز روی آن بپوشم  حالا در مقابل کسی ایستاده ام که یک روز بی خبر رفت!

چند لحظه به هم نگاه می کنیم. حرفی برای گفتن نیست. هر دو تغییر کرده ایم. در ظاهر او ولی مطئنم در باطن من. این اطمینان را خیلی وقتها که با دوستان قدیمی روبرو می شوم دارم.

از جلو در کنار می روم . می خواهیم همدیگر را بغل کنیم ولی هیچکدام اینکار را نمی کنیم. می گویم اینکه خانه من را از کجا پیدا کردی و کی امدی و غیره یک طرف اینکه من را در این حال و وضع غافلگیر کردی اصلا خوب نیست!

به خنده می گوید: تودر همه حال برایم دوست داشتنی هستی. می گویم: ولی من برای خودم در این وضعیت در مقابل دوستی از دورانهای خوش، اصلا دوست داشتنی نیستم.

روی یک صندلی گوشه اتاق می نشیند. حالا مقابل کمد لباسم ایستاده ام و نمی دانم چه بپوشم. چشمم به پیراهنی می  افتد که از هشت سال پیش در کمد است . هی چاق و لاغر شدم و نشد آنرا بپوشم.

باز اندازه ام شده!

وقتی به اتاق بر می گردم همانطور اندیشناک در جایش نشسته. کنارش می نشینم و قهوره را مقابلش می گذارم و لی قبل از این که حرفی بزنم او می گوید: خوب تعریف کن.

می گویم تعریف؟ از چی بگویم! اینکه هشت سال برای بیخبری زیاد است! اینکه من آن آدمی نیستم که تو یک روز بی خبر گذاشتی و رفتی. اینکه خسته ام…مریضم و سرخورده و سرخورده و سرخورده از همه چیز و همه کس . اینکه مدتهاست از هیچ کس هیچ انتظاری ندارم و در همان حال انتظار هر رفتاری را از هرکسی دارم و تو بویژه در این زمینه نقش جدی داشتی. فقط نمی دانم الان برای چی به دیدنم آمدی ؟

بغضش می ترکد. شانه هایش تکان می خورد و لی بسرعت خودرا آرام می کند. سرش را پائین نگه می دارد و سعی می کند به چشمان من نگاه نکند. مدتی به همان حال می گذرد. با صدایی خفه می گویم که  متاسفم ناراحتت کردم ولی این چند جمله تمام حرفی بود که به خصوص دراین سالاهای پس  از بیماری بارها در تنهایی به تو گفته بودم و همیشه نگران بودم که زندگی به من این فرصت را ندهد که به خودت بگویم. حالا بیا حرفهای دیگری بزنیم . دوباره به گریه می افتد. دستهای سردم را روی دسشت می گذارم ولی او آنچنان انهارا می فشارد که دردم می گیرد! به شوخی می گویم مثل اینکه باور نکردی من ادم سابق نیستم اگر کمی دیگر فشار دهی می شکند! برایش یک قهوه دیگر می ریزم . می گوید حرف زیاد دارم. می گویم من هم وقت زیاد دارم . تعریف کن اما یک شرط دارم. کمی سکوت می کنم به من نگاه پرسش امیزی می اندازد ولی لب باز نمی کند.

می گویم دروغ نگو! و به من این اجازه و یا حق را بده که هرجا فکر کردم دروغ می گویی، بگویم که نه باور نمی کنم. راستش را بگو….

 

نوشته دروغ نگو! اولین بار در Tahieh.net. پدیدار شد.

]]>
https://www.tahieh.net/%d8%af%d8%b1%d9%88%d8%ba-%d9%86%da%af%d9%88/feed/ 0
وضعیت نامعلوم خسرو ومسعود کردپور https://www.tahieh.net/%d9%88%d8%b6%d8%b9%db%8c%d8%aa-%d9%86%d8%a7%d9%85%d8%b9%d9%84%d9%88%d9%85-%d8%ae%d8%b3%d8%b1%d9%88-%d9%88%d9%85%d8%b3%d8%b9%d9%88%d8%af-%da%a9%d8%b1%d8%af%d9%be%d9%88%d8%b1/ https://www.tahieh.net/%d9%88%d8%b6%d8%b9%db%8c%d8%aa-%d9%86%d8%a7%d9%85%d8%b9%d9%84%d9%88%d9%85-%d8%ae%d8%b3%d8%b1%d9%88-%d9%88%d9%85%d8%b3%d8%b9%d9%88%d8%af-%da%a9%d8%b1%d8%af%d9%be%d9%88%d8%b1/#comments Tue, 26 Mar 2013 17:32:41 +0000 http://www.tahieweb.de/?p=145 بیش ازدوهفته از بازداشت  خسرو و مسعود کردپور دوبرادر روزنامه نگار و فعال حقوق بشر کرد می گذرد و هنوز خبری از وضعیت این دو برادر زندانی و علت بازداشت انها در دست نیست. آنها که از همکاران آژانس خبری موکریان … ادامه خواندن Continue reading

نوشته وضعیت نامعلوم خسرو ومسعود کردپور اولین بار در Tahieh.net. پدیدار شد.

]]>
بیش ازدوهفته از بازداشت  خسرو و مسعود کردپور دوبرادر روزنامه نگار و فعال حقوق بشر کرد می گذرد و هنوز خبری از وضعیت این دو برادر زندانی و علت بازداشت انها در دست نیست. آنها که از همکاران آژانس خبری موکریان هستند به گزارش سایت های کردی  ذز آستانه سال نو بارداشت شده وهنوز نتوانسته اند با خانواده تماس تلفنی بگیرند  و یابا وکیل خود دیداری داشته باشند.

به گزارش کردپا آژانس خیری کردستان، کمال حسینی یکی از همکاران مسعود و خسرو کردپور گفته است که چند روز پس از یازداشت آنها همراه با وکیل به اداره اطلاعات شهرستان مهاباد مراجعه کرده، ولی ماموران امنیتی بر خلاف موافقت بازپرس پرونده عمل کرده، و مانع ملاقات وکیل با آن دو شده و حتی وکالت نامه را پس گرفته اند.

ماموران وزارت اطلاعات مهاباد در تاریخ 16 اسفند خسرو کردپور را آنگونه که برادرش جعفر کردپور به دویچه وله گفته است، در دندانسازی بازداشت می کنند و سپس «همراه با خسرو کردپور به منزل او می‌روند و حین تفتیش منزل، خسرو کردپور را مورد ضرب و شتم قرار داده و کامپیوتر، موبایل شخصی او و همسرش را با خود می‌برند.»

به دنبال این واقعه در تاریخ 17 اسفند برادر خسرو، مسعود کردپور برای آگاهی از وضعیت او به اداره اطلاعات مهاباد مراجعه می کند.  اما ماموران اورا هم بازداشت می کنند و به مکان نامعلومی می برند.

خسرو کردپور مدیر آژانس موکریان است که با علاقمندی و حساسیت بالا اخبار مربوط به مناطق کردنشین ایران وبویژه وضعیت زندانیان کرد را پیگیری کرده و به گفته بسیاری از فعالان کرد، این آژانس یکی از منابع معتبر اطلاع رسانی  اخبار کردستان ایران است.

مسعود کردپور روزنامه نگار و همکار آژانس خبری موکریان است که پیش از این حدود چهار سال پیش، یکبار بازداشت شد ویکسال در زندان بود. اتهام او «تبلیغ علیه نظام» و مصاحبه با برخی رسانه ها اعلام شد. او که در آن زمان علاوه بر فعالیت های حقوق بشری  معلم در مناطق کرد نشین ایران بود، پس از آزادی از زندان با تصمیم هیئت رسیدگی به تخلفات اداری،  پس از نزدیک به بیست و دوسال معلمی أر حقیقت به اجبار، بازخرید شد. او پس از آزادی از زندان به دویچه وله گفت:« بنده را سه بار مجازات کرده‌اند. پس از بیست و دو سال تدریس و معلمی، دادگاه تشکیل داده‌اند که بنده برای نظام جمهوری اسلامی مشکل دارم. من ۱۸ سال درس خوانده‌ام، دانشگاه رفته‌ام، در زندان مهاباد هم که بودم، برای بسیاری از زندانیان کلاس گذاشتم. در زندان ارومیه کلاس حقوق بشر و سوادآموزی گذاشتم تا زندانیانی که بی‌سوادند در رابطه با حقوق خودشان آموزش ببینند، تا بتوانند حداقل از حقوقشان در دادگاه دفاع کنند. بخاطر این مسائل باز مرا مجازات و از آموزش و پرورش اخراج کردند.»

در حال حاضر خانواده کردپورها از وضعیت و سرنوشت این دو برادر خبری ندارند و در نگرانی بسر می برند.

 افزون براین جای این دوبرادر زندانی در میان جامعه روزنامه نگاری ایران و فعالان حقوق بشر خالی است.

نوشته وضعیت نامعلوم خسرو ومسعود کردپور اولین بار در Tahieh.net. پدیدار شد.

]]>
https://www.tahieh.net/%d9%88%d8%b6%d8%b9%db%8c%d8%aa-%d9%86%d8%a7%d9%85%d8%b9%d9%84%d9%88%d9%85-%d8%ae%d8%b3%d8%b1%d9%88-%d9%88%d9%85%d8%b3%d8%b9%d9%88%d8%af-%da%a9%d8%b1%d8%af%d9%be%d9%88%d8%b1/feed/ 1
در کنفرانس پراگ چه گذشت؟ https://www.tahieh.net/%d8%af%d8%b1-%da%a9%d9%86%d9%81%d8%b1%d8%a7%d9%86%d8%b3-%d9%be%d8%b1%d8%a7%da%af-%da%86%d9%87-%da%af%d8%b0%d8%b4%d8%aa%d8%9f/ https://www.tahieh.net/%d8%af%d8%b1-%da%a9%d9%86%d9%81%d8%b1%d8%a7%d9%86%d8%b3-%d9%be%d8%b1%d8%a7%da%af-%da%86%d9%87-%da%af%d8%b0%d8%b4%d8%aa%d8%9f/#respond Wed, 21 Nov 2012 17:29:21 +0000 http://www.tahieweb.de/?p=137 رادیو فردا: وب سایت رسمی  وزارت اطلاعات ایران تحلیلی منتشر کرده با  عنوان” تلاش سازمان‌ جاسوسی آمریکا برای اتحاد شکست‌خورده عناصر ضد انقلاب خارج‌نشین” که در آن برگزاری برخی کنفرانسها از سوی نیروهای اپوزیسیون از خارج کشور،  “تلاشی برای آلترناتیو … ادامه خواندن Continue reading

نوشته در کنفرانس پراگ چه گذشت؟ اولین بار در Tahieh.net. پدیدار شد.

]]>
رادیو فردا:

وب سایت رسمی  وزارت اطلاعات ایران تحلیلی منتشر کرده با  عنوان” تلاش سازمان‌ جاسوسی آمریکا برای اتحاد شکست‌خورده عناصر ضد انقلاب خارج‌نشین” که در آن برگزاری برخی کنفرانسها از سوی نیروهای اپوزیسیون از خارج کشور،  “تلاشی برای آلترناتیو سازی و براندازی نظام” عنوان شده است.

این گزارش با ذکر نام از کنفرانس استکهلم ونیز کنفرانسی که اخیرا در واشنگتن بر گزارشد به نام “گذار به دموکراسی” نوشته است :” کنفرانس واشنگتن  یکی از برنامه‌های میز ایران در سازمان سیا می‌باشد که هدف از آن گرد هم آوردن طیف‌ها و گروهک‌های مختلف برانداز و محارب و فرقه‌های استعمار ساخته و ایجاد همگرایی عملیاتی میان آن‌هاست”.

کنفرانس استکهلم با عنوان “اتحاد برای دمکراسی در ایران ” که بعد از آن  هم کنفرانسهایی با همین عنوان در بروکسل و در  روزهای اخیر در پراگ برگزارشد، کنفرانسی بود با حضور نیروهای سیاسی  مخالف جمهوری اسلامی.

وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی با اشاره به چند کنفرانس نیروهای مخالف نظام، از جمله کنفرانس استکهلم تحت عنوان “اتحاد برای دمکراسی در ایران” و کنفرانس واشنگتن با عنوان ” گذر به دمکراسی نوشته است:” با وجود اختلافات فاحش به نظر می رسد به هیچوجه اتحادی ولو به صورت ظاهری بین اپوزیسیون جمهور اسلامی ایران شکل نخواهد گرفت”.

 مهران براتی تحلیلگر سیاسی و از سخنرانان سومین کنفرانس “اتحاد برای دمکراسی درایران” در پراگ در این باره به رادیو فردا می گوید: گزارش وزارت اطلاعات که یک گزارش سطحی است، در حقیقت همه کوششهای نیروهای آزادیخواه را ادامه به قول آنها” فتنه 88 “، ادامه رویدادهای خرداد 88 می بینند و برای خرداد 88 و جنبش سبز هم این کیفیت را قائلند که سرکوب شده است و هیچ نوع امکان اتحاد و اتفاقی میان ملت ایران و نیروهای جنبش سبز وجود ندارد و همین کیفیت را هم برای نیروهایی اپوزیسیونی که در خارج هستد، قائلند. بنابراین این گزارش نشان از آن دارد که آنها از واقع بینی بسیار دورند. وضع انفجاری را که آنها خودشان در کشور ایجاد کردند و عکس العمل هایی که بوجود خواهد آمد را نمی خواهند ببینند، و تنها به خودشان دلخوشی می دهند که در داخل و خارج هیچ نوع نیرویی وجود ندارد که مزاحم ما بشود. این پیام آنهاست که برای یک نهاد اطلاعاتی بسیار دور از واقعیت است”.

سومین کنفرانس اتحاد برای دمکراسی در ایران در روزهای شنبه 27 و یکشنبه 28 آبانماه در شهر پراگ برگزارشد. دراین کنفرانس میزگردهایی با شرکت کارشناسان و تحلیلگران  پیرامون مسائل سیاسی، اقتصادی، زنان و قومی و ملی برگزارشد. فریدون احمدی فعال سیاسی و از برگزارکنندگان کنفرانس پراگ درباره اهداف این کنفرانس می گوید:” این کنفرانس سه هدف را دنبال می کند یکی از انها مسائل ملی است که درباره مهمترین  مسائل جامعه ما، مسائل حاد آن است. مسئله دوم ایجاد توافق بر روی مهمترین اشکال گذر به دمکراسی در ایران،  گذر از جمهوری اسلامی و مسائلی که ایجاد کرده است که بر روی انتخابات آزاد  توافق شده، وبرای استقرار یک دولتی، مبتی بر جدایی دین از دولت و منشور جهانی حقوق بشر، تفاهم عمومی ایجاد شده است. موضوع سوم هدفش همگرایی نیروهای اپوزیسیون است، هم در داخل کشو وهم در خارج و در این زمینه هم موفقیت های جدی داشتیم که گرایش های مختلف سیاسی را که تا کنون نمی توانستند کنار هم بنشینند به هم نزدیک کنیم و فرهنگ گفتگو وتفاهم و توافق را گسترش دهیم”.

از  فریدون احمدی پرسیده ام منظور از “گذر از جمهوری اسلامی” چیست؟ چون پیش از این برخی از منتقدان این کنفرانس آن را تلاش برای براندازی جمهوری اسلامی نامیده اند. او می گوید” اتکا ما، استراتژی سیاسی این جمع آن است که انتخابات آزاد  گفتمانش رادر فضای سیاسی ایران غالب کند وبر مبنای صندوق رای که داور نهایی است و براساس موازین جهانی و معیار های جهانی تصویب شده برای انتخابات آزاد، بتوانیم، هدف استقرار دمکرسی در کشور را پیش ببریم. نتیجه اش چه خواهد شد؟ خوب ارزیابی ما گذر از یک نظامی است که قانون اساسی اش مبتی  بر تیعیض، بر ولایت فقیه وصغارت ملت است که قدرت را به مردم محول بکند، حال نتیجه اش این باشد که چنین نظامی نتواند ادامه بدهد، آن بحث دیگری است”.

اما در مورد محتوای بحث هایی که در کنفرانس پراگ مطرح شد نظر مهران براتی، تحلیگر سیاسی را که در میزگرد مسائل قومی- ملی سخنرانی داشت، پرسیده ام. او گفت:” کنفرانس پراگ در حقیقت بیشتر یک کیفیت علمی در زمینه های گوناگون داشت. به نظر می رسید که شرکت کنندگان به این نتیجه رسیده اند که اگر گفتگوها عمیق نشوند و به همه مسائل موجود پاسخ ندهند، نزدیکی دیدگاههای نیروهای اپوزیسیون بهم  هم ممکن نخواهد بود. به نظر می رسد اعضای اپوزیسیون زیاد عجله در این ندارند که یک اتحادی را سرهم بندی بکنند. فکرشان این است که اتحاد، یک اتحاد اصولی باشد، یا همراهی و همسویی اپوزیسیون، یک همسویی اصولی باشد و مسئله اشکال سازماندهی یک نیروی اپوزیسیون متحد هنوز مورد بحث نیست”.

کنفرانس اتحاد برای دمکراسی در ایران، در پراگ در پایان قطعنامه ای صادر کرد که در بخشی از آن نوشته است:” باید بکوشیم که سرنوشت ما درنه میدانهای جنگ و کشتار، که بر سر میز مذاکره و صندوقهای رای تامین شود”.

نوشته در کنفرانس پراگ چه گذشت؟ اولین بار در Tahieh.net. پدیدار شد.

]]>
https://www.tahieh.net/%d8%af%d8%b1-%da%a9%d9%86%d9%81%d8%b1%d8%a7%d9%86%d8%b3-%d9%be%d8%b1%d8%a7%da%af-%da%86%d9%87-%da%af%d8%b0%d8%b4%d8%aa%d8%9f/feed/ 0
مهرداد درویش پور: ما با “نئوکانها” طرفداران حمله نظامی به ایران هم صدا نیستیم! https://www.tahieh.net/%d9%85%d9%87%d8%b1%d8%af%d8%a7%d8%af-%d8%af%d8%b1%d9%88%db%8c%d8%b4-%d9%be%d9%88%d8%b1%d9%85%d8%a7-%d8%a8%d8%a7-%d9%86%d8%a6%d9%88%da%a9%d8%a7%d9%86%d9%87%d8%a7-%d8%b7%d8%b1%d9%81%d8%af%d8%a7/ https://www.tahieh.net/%d9%85%d9%87%d8%b1%d8%af%d8%a7%d8%af-%d8%af%d8%b1%d9%88%db%8c%d8%b4-%d9%be%d9%88%d8%b1%d9%85%d8%a7-%d8%a8%d8%a7-%d9%86%d8%a6%d9%88%da%a9%d8%a7%d9%86%d9%87%d8%a7-%d8%b7%d8%b1%d9%81%d8%af%d8%a7/#comments Sun, 22 Jul 2012 20:22:44 +0000 http://www.tahieweb.de/?p=119 در خبرها خواندم که روز جمعه دکتر مهرداد درویش پور استاد جامعه شناسی در دانشگاه سوئد و عضو شورای  هماهنگی جنبش جمهوریخواهان دمکراتیک و لائیک ایران در بروکسل به دعوت شاخه بلژیک این گروه  سخنرانی دارد. عنوان سخنرانی او  “گزینه … ادامه خواندن Continue reading

نوشته مهرداد درویش پور: ما با “نئوکانها” طرفداران حمله نظامی به ایران هم صدا نیستیم! اولین بار در Tahieh.net. پدیدار شد.

]]>
در خبرها خواندم که روز جمعه دکتر مهرداد درویش پور استاد جامعه شناسی در دانشگاه سوئد و عضو شورای  هماهنگی جنبش جمهوریخواهان دمکراتیک و لائیک ایران در بروکسل به دعوت شاخه بلژیک این گروه  سخنرانی دارد. عنوان سخنرانی او  “گزینه جمهوریخواهی و انتخابات آزاد” است. مدتی است در مورد فعالیتهای جمهوریخواهان و خواستها و اهدافی که مطرح می کنند برایم سوالاتی مطرح شده است.

برگزاری کنفرانس بروکسل وشرکت برخی از چهره های سرشناس جمهوریخواه هم به این پرسش ها بیشتر دامن زد وبالاخره بستر ساز این مصاحبه شد .

 

آقای درویش پور مدتی است که بحث جموریخواهی در میان نیروهای اپوزیسیون در خارج از کشور شدت گرفته است . در حالی که  بیش از سه دهه است که نظام جمهوری البته از نوع اسلامی ان در ایران برقراره این هم تاکید بر مسئله جمهوری خواهی ناشی از نگرانی اپوزیسیون جمهوریخواه  از تغییر سیستم و تبدیل آن به یک نظام پادشاهی است یا بحث بر سر شکل و محتوای آن است . چون به نظر می رسد در آنصورت بیشتر باید درباره نبود دمکراسی و حقوق شهروندی و غیره  در ایران بحث ها شدت بگیرد. علت چیست؟   

پروژه جمهوریخواهی در جامعه ایران در معنای انتزاعی و تئوریک آن، پروژه ای عکس العملی نیست، بلکه فرایند نیاز جامعه در گذار به اقتدار عقلانی است. هرچند جمهوری خواهی به عنوان پروژه سیاسی و نیروی سازمانی گسترده در متن شرایط سیاسی خاصی پا گرفت که نوعی صدای سوم در برابر جریانهای سلطنت طلب و جمهوری اسلامی تلقی شد و عده ای آن را  کنشی عکس العملی خواندند. ناکارایی اصلاح طلبان در آستانه دور دوم انتخابات ریاست جمهوری خاتمی و افزایش فشار بین المللی در یک دوره کوتاه، تحرک سیاسی در جامعه اپوزیسیون را دامن زد. جامعه جمهوریخواه ایران نیز در آن زمان سعی کرد با پی ریزی دو تشکل بزرگ جمهوریخواهان دمکرات و لائیک ایران و اتحاد جمهوریخواهان ایران راه حل مبتنی بر جمهوری، جدایی دین و دولت و دمکراسی پارلمانی را پیش رو قرار دهد که امروز نیز با تمام فراز و نشیب های آن به حیات خود ادامه میدهد و یکی از مطرح ترین گرایشات سیاسی جامعه ایران است. اخیرا نیز دو جریان اتحاد برای پیشبرد سکولار دمکراسی در ایران و سازمان جمهوری خواهان ایران پا به عرصه وجود گذاشته اند که در تقویت گرایش جمهوری خواهی موثرند. این تازه به جز سازمان های سیاسی جمهوری خواه در طیف دین باوران لائیک همچون گروه طرفداران بنی صدر (مجامع اسلامی ایرانیان)، سازمان های جبهه ملی، جبهه ملی اروپا، سازمان های چپ گرای جمهوری خواه نظیر سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)، سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران، شورای موقت سوسیالیست ها و احزاب اتنیکی همچون حزب دمکرات کردستان ایران و حزب کومله است که جملگی جمهوری خواه هستند و بسیاری از آنان در چهارچوپ 9 گروه جمهوری خواه همکاری های معینی دارند.

 اما تولد اتحادهای جمهوری خواهی پاسخ به نیازی بود که در پی تقویت گرایش جمهوری و شکل بخشیدن به نوعی هویت مستقل بود. با این همه اندیشه جمهوریخواهی در ایران اصلا به دیروز و امروز برنمی گردد. مدتها قبل از شکل گرفتن این دو جریان جمهوریخواه، سازمان جمهوریخواهان ملی ایران وجود داشت که در سازمان دادن ایده جمهوری خواهی پیش  گام بود. در واقع گرایش جمهوری خواهی همچون گفتمان سیاسی اصولا مدتها پیش از این مطرح شده بود و جنبه عکس العملی نداشته است. در این میان برخی از افراد که خود را جمهوری خواه می خوانند بر بی ثمری و یا ناممکن بودن پروژه جمهوری خواهی تاکید ورزیده اند و کوشیده اند درهمبستگی با پاره ای از هواداران نظام پادشاهی پروژه اتحاد برای دمکراسی، جبهه آزادی، اتحاد برای سکولاریسم، اتحاد برای همبستگی ملی و نظایر آن را سازمان دهند.

در یک چشم انداز انتزاعی و جامعه شناسی سیاسی اما، جمهوریخواهی تنها تاکید بر “شکل حکومتی” نیست بلکه نشان گر گرایشی است در جامعه ایران که در پی تجربه های اقتدارهای موروثی و کاریسماتیک  در پی گذاربه یک اقتدار عقلانی و خردگرایانه است. یکی از ویژه گی های دمکراسی و مدرنیته در رابطه با قدرت سیاسی، سازمان یافتن نوعی مشروعیت و اقتدار عقلانی است. اقتداری که در آن  نظام سیاسی و رهبری سیاسی مشروعیت خود را از سنت ها – نظیر نظام های موروثی که در آن فرزند ذکور پادشاه صاحب اقتدار میگردد – بدست نمی آورد. همچنین اقتدار عقلانی با خود سپاری عاطفی توده به رهبر فره مند که کلام او حجت و برتر از قانون است هیچ نزدیکی ندارد. امری که ویژه گی نظام های کاریسماتیک همچون جمهوری اسلامی ایران، نظام های استالینیستی و فاشیستی است.

اقتدارعقلانی اقتداری است که بر پایه انتخاب دوره ای، محاسبه و اصل سودمندی استوار است و محصول فرایندی است که در آن رابطه رهبری با توده یا قدرت سیاسی با مردم یک رابطه دو سویه است. اگر هم به نخبه گرایی باور داشته باشیم، در برابر نخبه گرایی های تام گرا و یا توده گرایی پوپولیستی بر نوعی “دمکراسی نمایندگی” و در بدترین حالت  بر نوعی “نخبه گرایی دمکراتیک”  استوار است که در آن مردم دولت، احزاب و رهبران خود را انتخاب می کنند. هر زمان هم که آنها را لایق و شایسته ندیدند، می توانند در دوره بعد از طریق مکانیزم انتخابات دمکراتیک  آن ها را عزل کنند. در ایران  در دوران استبداد سلطنتی، اقتدار موروثی و در جمهوری اسلامی، اقتدار کاریسماتیک تجربه شده است و عطش دمکراسی در ایران ناشی از میل به گذار به اقتدار عقلایی است. بگذریم از این که نظام استبداد دینی ولایت فقیه در ایران بیش از آنکه به جمهوری شباهت داشته باشد به یک نظام سلطانی و سلطنت فقهی شبیه است. یعنی همان نقشی و اقتداری را که پادشاه در نظام سلطنتی داشت امروز ولی فقیه دارد. در این معنا محتوای سلطانی نظام ولی فقیه خیلی بارزتر از شباهت صوری آن به جمهوری است.

آیا  نظام جمهوری تنها نوع گذار به اقتدار عقلانی و دمکراتیک است؟

به لحاظ تاریخی خیر. نظام های پادشاهی مشروطه نیز نوعی از این گذار بوده اند. هم از اینرو برخی بر این باورند بسیاری از گروه های طرفدار پادشاهی و مشروطه خواه امروز ایران نیز نه در پی اقتدار موروثی بلکه در پی اقتدار عقلانی هستند و به دمکراتیزه کردن فکر و رفتار سیاسی در این خانواده سیاسی یاری می رسانند. این ادعا را نمی توان یکسره رد کرد. گروه های کوچکتری از آنان که خود را “مشروطه خواه” می خوانند، در پی آنند که نشان دهند در پی دمکراسی و اقتدار عقلانی اند. اما مشاهده می کنیم بخش عمده تلاش ها برای بازگشت سلطنت، تلاشی برای احیای اقتدار موروثی است و کلام و رفتار سیاسی در میان بسیاری از آنان به ویژه  در برخورد به مخالفان خود سخت نابردبارانه، متکی بر ناسیونالیسم افراطی، تهدید آمیز و سرکوب گرایانه است و هیچ رد پایی از دمکراسی خواهی در آن یافت نمی شود. علاوه بر آن  بی آن که آرمانهای انقلاب مشروطه ضرورتا کهنه شده باشند، باید به صراحت یاد آور شد که عصر مشروطه خواهی در ایران به عنوان پروژه ی سیاسی برای دمکراتیزه کردن قدرت سیاسی بسر رسیده است. مشروطه خواهی به عنوان شکل نه چندان کاملی از دمکراسی خواهی جایی شکل گرفت که سلطنت مطلقه بر سر کار بود. درآن هنگام، مشروطه خواهی به عنوان فرایند سازشی بین نیروی دمکراسی و اقتدار پادشاهی شکل گرفت که با محدود و “مشروط” کردن قدرت شاه، و در نهایت با تقلیل آن به قدرتی صوری و نمادین ، نوعی دیگری از گذار به اقتدار عقلایی را با همه کمبودهای آن به نمایش گذاشت. اما پرسش من این است در جامعه ای که سلطنت برچیده شده است، چه چیز را باید مشروط کرد؟ بنابر این باید از احیای  سلطنت سخن گفت و نه مشروطه خواهی. واقعیت این است که در دوران سلطنت پهلوی مشروطه خواهان سرکوب و یا با قدرت کودتا برکنار شده اند و نیروی اصلی مشروطه خواهی در زمان پهلوی همچون جبهه ملی امروز جمهوری خواه است. بنابراین برای من عجیب است چگونه امروز ممکن است نیرویی که خود را مشروطه خواه می خواند اما در پی اقتدار عقلانی است، جمهوری خواه نشده باشد؟

 گروههای سیاسی کمونیستی که ضد سلطنت هستند ولی ایدئولوژیک هستند آنها جه جایی در این به گفته شما “پروژه جمهوریخواهی” دارند؟.

آن ها نیز از منظر انتخاب شکل حکومتی جمهوری خواهند. اما در بستر تاریخی معینی که  امروز در ایران از آن نام می بریم، جمهوریخواهی  تنها پروژه ای دربرابر نظام های موروثی و دینی و اقتدارهای سنتی و کاریسماتیک نیست، بلکه  از نظام های ایدئولوژیک و مسلکی هم متمایز است. متاسفانه گروهایی  در درون اپوزیسیون که در پی استقرار نظامهای مسلکی دیگری هستند کم نیستند. برای نمونه برخی از گروه های کمونیستی در پی استقرار دیکتاتوری پرولتاریا هستند وبرخی از سازمانهای سیاسی نیمه مذهبی و یا شبه مذهبی ایران نیز در پی استقرار نظام مسلکی دیگری هستند. اما گروه هایی نظیر جنبش جمهوری خواهان دمکرات و لائیک ایران، اتحاد جمهوری خواهان ایران، جبهه ملی ایران، سازمان جمهوریخواهان ایران، سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)، شورای موقت سوسیالیست های ایران، اتحاد فدائیان خلق ایران و احزاب جمهوریخواهی چون حزب دمکرات  کردستان ایران (هردو شاخه) و کومله ( شاخه های متفاوت آن ) نه تنها در پی نظام های موروثی و دینی بلکه در پی  نظامهای مسلکی نیز نیستند. به این ترتیب جمهوریخواهی یک گرایش سیاسی نیرومند است. برخی از گروه ها ممکن است از جمهوری بودن شکل نظام در ایران دفاع کنند، اما درپی دمکراسی نیستند. این ها را نمی توان در مقوله جمهوری خواهی همچون گرایش سیاسی رده بندی کرد. براستی جمهوری کمونیستی کره شمالی از استبداد سلطنتی چه کم دارد؟ یا جمهوری های استبدادی  نظیر سوریه اسد و عراق صدام و لیبی قذافی چه ربطی به جمهوریت و دمکراسی داشته اند؟ جمهوریت  در نمونه عالی آن همان مردم سالاری است و از اینرو به مفهوم و پروژه دمکراسی گره خورده است. از اینرو من هم با شما همداستانم که دمکراسی اولویت اصلی ماست. اما بر این باورم بدون جدایی دین و دولت دمکراسی میسر نیست و جمهوری را مطلوب ترین “شکل” استقرار دمکراسی میدانم. گروه های کمونیستی در زمینه مخالفت شان با جمهوری اسلامی و نظام سلطنتی، باورشان به عدالت اجتماعی و تاکید بر شکل جمهوری نظام ایده آل خود، با جریان های جمهوری خواه نزدیکی های معینی می توانند داشته باشند، اما آن دسته از گروه های کمونیستی که در پی برقراری دیکتاتوری پرولتاریا ونظام های مسلکی هستند، مبلغ نوع دیگری از استبدادند. شاید بتوان گفت در بستر شرایط سیاسی امروز ایران، جمهوری خواهان با اصلاح طلبان در زمینه تاکید بر جمهوری، با هواداران پادشاهی در زمینه تاکید بر سکولاریسم و با کمونیست ها علاوه بر این دو در زمینه دفاع ازعدالت اجتماعی نزدیکی هایی دارند، اما پروژه جمهوری خواهی از هر سه پروژه جدا است و در پی استقرار دمکراسی فراگیر به جای “دمکراسی مشروط”، “دمکراسی هدایت شده”  و یا “دمکراسی طبقاتی” است.

شما به چند سازمان و حزب اشاره کردید که همگی جمهوریخواه هستند، چه موانع و مشکلاتی وجود دارد که از ایجاد یک بلوک وسیع از این نیروها و یا برگزاری یک کنفرانس بزرگ با شرکت تمامی آنها جلوگبری می کند؟

نخست آن که شرایط سیاسی امروز زمینه برگزاری یک چنین کنفرانسی  را بیش از هر زمان دیگری فراهم ساخته است  و فکر می کنم این امر رخ خواهد داد. یعنی جمهوریخواهان برای تشکیل قطب و یا جبهه بزرگ جمهوریخواهی تلاش خواهند کرد و سعی خواهند کرد آن را به صورت یک آلترناتیو، – البته  نه به عنوان یک دولت در تبعید – و نوعی رویکرد سیاسی مطرح کنند. یعنی به جای اینکه سرنوشت خود را به اصلاح طلبان گره بزنند ویا در پی مستحیل کردن جمهوریخواهی در پروژه همکاری با هواداران پادشاهی باشند به فکر متحد کردن خود و برگزاری کنفرانس های زنجیره ای جمهوری خواهان خواهند رفت. شور بختانه بخشی از جمهوری خواهان بیشتر دنباله رو اصلاح طلبان دینی بوده اند  تا آن که در پی نزدیکی کل جمهوریخواهان باشند. برخی هم به جای تلاش در راه تشکیل بلوک گسترده جمهوریخواهان، همکاری با سلطنت طلبان را ترجیح داده اند و این نیز نوعی پراکندگی ایجاد کرده است. بخش دیگری از جمهوریخواهان نیز برغم اینکه از جمهوری، عقلانیت، اعتدال اجتماعی، تحول طلبی و  دوری از اندیشه مسلکی سخن می گوید ولی طرز تلقی  و رفتار آنها ا زجمهوری خواهی بیشتر به برداشتی مسلکی نزدیک است و یا در عمل جمهوری خواهی را با پروژه بلوک چپ و سوسیالیستی یکی گرفته اند. گروههای اتنیکی جمهوریخواه هم بر سر مسئله  چگونه گی حل ستم اتنیکی در ایران، نوع رابطه با امریکا، موضع در برابر حمله نظامی به ایران  و نوع رابطه با سلطنت طلبان، چالش هایی را پیش روی دیگر گروههای  جمهوریخواه قرار داده اند. همه این عوامل در این پراکنده گی ها نقش دارد.

افزون بر این، اینکه آیا ما باید در همبستگی و دفاع از مبارزات مردم ایران در داخل کشور باشیم و یا برای تشکیل یک آلتر ناتیو در خارج از کشور برای جایگزینی قدرت سیاسی دست به کار شویم، در صفوف جمهوریخواهان نیز همچون دیگر گرایشات اپوزیسیون چند دستگی ایجاد کرده است. همان گونه که در باره نوع رابطه با کشورهای غربی نیز تفاوت نظرهایی در طیف جمهوری خواهان وجود دارد. برای نمونه آیا ما باید در پی ایجاد نوعی آلترتاتیو با تکیه به کشورهای غربی باشیم یا باید نیرویی ملی باشیم که بر استقلال سیاسی و مالی اپوزیسیون تاکید میکند. در میان جمهوریخواهان همه این گرایشها وجو دارد و بنابراین پیدا کردن فصل های مشترکی که همه را با هم متحد کند، خیلی ساده نیست. این نکته را هم اضافه کنم که برخی از این گرایشهای جمهوریخواه از سازمانهای سیاسی پر سابقه ای آمده اند که دلبستگی های گروهی در میان آنها بالاست. نوعی  خود شیفتگی، خود محوری، پر توقعی و فزون گرایی (ماکسیمالیسم)، ذهنی گری و خشک اندیشی و اصول گرایی، رفتارهای انزواجویانه و جستجوی اختلافات و مرزبندی با یکدیگر به جای یافتن نقطه اشتراکها کار متحدکردن جمهوری خواهان را با یکدیگر دشوار ساخته است.

با اینهمه من فکر می کنم ضرورتهای جامعه ایران  و درجه معینی از بلوغ سیاسی در این مجموعه به گونه ای است که تشکیل جبهه بزرگ جمهوریخواهی را به دستور روز آنها بدل ساخته است. اما باید بر این نکته تاکید کنم که این پروژه به قصد دوری و یا افزایش تنش آفرینی با دیگران نیست.ما نیازمند تنظیم رابطه با گروههای غیر جمهوریخواه برای شکل بخشیدن به یک رقابت و هم تعامل سالم نیز هستیم.

ما نه مجبوریم  در تخاصم با دیگران خود را تعریف کنیم و نه اینکه با آنها یکی شویم. به نظر من اگر جبهه بزرگ جمهوریخواهی شکل بگیرد، این قطب خواهد توانست رابطه اش را با اصلاح طلبان، گروههای کمونیستی، هواداران پادشاهی، مجاهدین و دیگر گروههای جامعه بهتر تنظیم کند.

در آن صورت ممکن است همکاری های معین و یا همسویی هایی با  برخی نیروهای دیگر بر سر مسائلی همچون حقوق بشر، مخالفت با حمله نظامی و یا برگزاری انتخابات آزاد صورت گیرد.

 آقای درویش پور شما اشاره کرده به تلاش گروههای جمهوریخواه برای نزدیکتر شدن به هم. آیا شما کنفرانس اخیر در بروکسل را که تعداد ی از گرایشهای مختلف جمهوریخواهی هم درآن شرکت داشتند، تلاشی در همین سمت و سو می دانید؟

دوستان بروکسل در پی اتحاد برای دمکراسی هستند و نه نزدیکی نیروهای جمهوریخواه به یکدیگر. در این کنفرانس تعدادی از هواخواهان نظام پادشاهی هم شرکت دارند. جنبه دیگر اینکه برخی از این افراد بیشتر در پی سازمان دادن یک آلتر ناتیو در خارج از کشور هستند. هرچند برخی از آنها این ادعا را رد می کنند و باوری کاملا متقاوت دارند. بسیاری از شرکت کننده گان در این کنفرانس جمهوریخواه هستند و چهره های شناخته شده و معتبر جمهوریخواه هم در میان آنان به چشم می خورد. همچنین هر نوع گردهمایی جامعه اپوزیسیون را باید از بابت شفافیت بخشیدن به صف بندی  های گوناگون و ایجاد تحرک سیاسی در اپوزیسیون مثبت دانست. اما این که پروژه کنفرانس بروکسل تشکیل قطب بزرگ جمهوریخواهی است، ابدا چنین نیست. نخست آن که جمهوریخواهانی که در فکرتشکیل قطب بزرگ جمهوریخواهی هستند راه و روش دیگری را جستجو می کنند.  دیگر آن که گرایش غالب بر طیف جمهوریخواه بر استقلال سیاسی اپوزیسیون چه به لحاظ مالی و چه به لحاظ  نوع رابطه با جامعه غرب، تاکید و حساسیت بیشتری از خود نشان میدهد. بیشتر جمهوریخواهان، به دلیل مخالفت قاطع خود با حمله نظامی، توجه و حساسیت بیشتری در چگونه گی تنظیم رابطه با مجامع غربی ا زخود نشان می دهند. اغلب نیروهای جمهوریخواه از رابطه با مجامع غرب و جلب حمایت بین المللی در دفاع از حقوق بشر و مبارزه علیه جمهوری اسلامی استقبال می کنند. اما بسیاری از آنها همچون من با همکاری با هر نیروی خارجی تنها به خاطر مخالفت با جمهوری اسلامی مخالفیم. ما نباید با نئو کانهای طرفدارحمله نظامی به ایران همصدا شویم و یا افراد نزدیک به آنها را به کنفرانس های خود دعوت کنیم.

سومین نکته این که همان گونه که پیشتر گفتم، بخش مهمی از نیروهای جمهوریخواه، وظیفه اصلی خود را تقویت مبارزات مردم ایران علیه جمهوری اسلامی میدانند و به جای تشکیل شورای رهبری و بدیل جایگزین در خارج بر پیوند با داخل تاکید دارند. این نوع رویکرد با رویکردهایی که بیشتر درپی جلب پشتیبانی قدرتهای خارجی برای تغییر نظام هستند و یا بر آنها تکیه می کند، متفاوت است.

به هر حال از هر سه زاویه ای که گفتم بین بخش مهمی  از نیروهای جمهوریخواهی که در کنفرانس بروکسل و کنفرانسهای مشابه شرکت نکردند با پاره ای از شرکت کننده گان در کنفرانس بروکسل تفاوت وجود دارد و این یکی از دلایل عدم شرکت آنها بوده است. با اینهمه تاکید می کنم که وظیفه اپوزیسیون تخطئه و نفی یکدیگر نیست. بلکه تشکیل بلوک بندی های گوناگون و تنظیم یک رقابت سیاسی سالم با یکدیگر از یک سو  و روشن ساختن حوزه های احتمالی همسویی ها از سوی دیگر است.

سازمان دادن جبهه بزرگ جمهوریخواهان که علاوه بر تاکید بر جمهوریت، جدایی دین ودولت، برچیدن استبداد دینی در ایران و استقرار دمکراسی پارلمانی، براستقلال سیاسی و مالی خود از قدرتهای خارجی تاکید کند؛ مخالفت قاطع با حمله نظامی داشته باشد؛ و خواستار تغییر قانون اساسی و تغییر وضع موجود – و نه اصلاح نظام –  و برگزاری انتخابات آزاد همچون خواستی فراگیر و ملی باشد، پروژه ای است که  باید به آن اندیشید و برای به کرسی نشاندن آن عمل کرد.

با توجه به این نکته آخری که مطرح کردید، یعنی” تغیر وضع موجود و نه اصلاح در چارچوب نظام” و نکته دیگری که بران تاکید دارید و آن مسئله “انتخابات آزاد همچون خواستی فراگیر و ملی” آیا اساسا این خواستها در چارچوب نظام امکان پذیر هست یا پروژه ای ست برای عبور از نظام جمهوری اسلامی ایران؟

به نظر من انتخابات ازاد فراگیرترین شعار امروز جامعه است. تا آنجا که به آرایش سیاسی جامعه بر می گردد ما خواهان حذف هیچ نیرویی اعم از نیروهای دینی، هواخواهان پادشاهی و هواخواهان نیروهای مسلکی از صحنه سیاست نیستیم. دریک نظام دمکراتیک، انتخابات ازاد می تواند وزن هر کدام از این نیروها را روشن سازد. بنابراین من بین پروژه جمهوریخواهی (متکی بر خواست جدایی دین و دولت و استقرار دمکراسی پارلمانی) واندیشه انتخابات آزاد نه تنها تناقضی نمی بینم بلکه این دو را حلقه های بهم متصل زنجیری از اندیشه دمکراسی خواهی می دانم. البته من برداشت های خود را توضیح می دهم و دراین زمینه بحث گسترده ای نیز درون اپوزیسیون جریان دارد. روشن است جمهوری اسلامی که حتی نتایج  انتخابات سال 88 را تحمل نکرد وعلیه آن کودتای انتخاباتی  کرد دربرابر خواست انتخابات آزاد مقاومت می کند و به آن تن نمیدهد. از این رو طرح خواست انتخابات آزاد نوعی بیان ایجابی و “نرم” برای گذار از جمهوری اسلامی ایران است.

به چه معنی شکل ایجابی آن است؟

برای کسانی که خواستار آنند نظام  حاکمبه مسالمت آمیز ترین شکل ممکن تغییر کند و با حمله نظامی مخالفند، برگزاری انتخابات آزاد راه حل مسالمت آمیز و مناسبی برای عبور از جمهوری اسلامی است. اما اینکه آیا حکومت بر اثر یک خیزش اجتماعی عمومی سقوط می کند و سپس انتخابات آزاد برگزار می شود و یا اینکه فشارهای بین المللی، گسترش فشارهای داخلی و برآمد خیزش اجتماعی عمومی چنان تعادل قوارا بر هم میزند که با شکل گیری نوعی “قدرت دوگانه” انتخابات ازاد را به عنوان راهی نا گزیربرای جلوگیری از جنگ داخلی پیش روی کل جامعه قرار می دهد، این چیزی است که  سیر تحولات نشان خواهد داد.

من براین باور نیستم که در چارچوب جمهوری اسلامی و اقتدار سیاسی موجود امکان برگزاری انتخابات آزاد باشد، اما فراموش نکنیم انتخابات آزاد “هم یک استراتژی است و هم یک تاکتیک” . خواست انتخابات آزاد تضمین گر این است که همگان حق مشارکت در آینده سیاسی کشور را بیایند و درعین حال باید بپذیرند به رای مردم تمکین کنند. گرایشی که بر پایه موازین بین الملی انتخابات آزاد و دمکراتیک رای بیشتر می آورند، از مشروعیت سیاسی برای اداره کشور برخوردار خواهد بود. از نظر تاکتیکی هم این شعار به عنوان تاکتیک سیاسی فراگیر که قدرت بسیج همگانی دارد و تولید وحشت در جامعه نمی کند، شعاری بسیار سودمند است.

پس از تجربه تحول در کشورهای آفریقای جنوبی، شیلی، “انقلاب های مخملین”  در اروپای شرقی و در شوروی سابق و  بهارعربی ، امروزه در نزد مردم ایران تمایل برا ی تغییر قانون اساسی و برگزاری انتخابات آزاد به جای انتخابات بر پایه قانون اساسی تبعیض آمیز موجود و زیر نظر شورای نگهبان، ولی فقیه و….، جذاب ترین راه حل سیاسی است که باید برای ان کوشید.

بنابراین تلاش همزمان برای سازمان دهی جبهه جمهوریخواهی  و پیشبرد پروژه انتخابات آزاد، به عنوان یکی از بی درد ترین و پر جاذبه ترین راه کارهای سیاسی، می تواند شانس جامعه ایران را برای گذار به دمکراسی افزایش دهد..

نوشته مهرداد درویش پور: ما با “نئوکانها” طرفداران حمله نظامی به ایران هم صدا نیستیم! اولین بار در Tahieh.net. پدیدار شد.

]]>
https://www.tahieh.net/%d9%85%d9%87%d8%b1%d8%af%d8%a7%d8%af-%d8%af%d8%b1%d9%88%db%8c%d8%b4-%d9%be%d9%88%d8%b1%d9%85%d8%a7-%d8%a8%d8%a7-%d9%86%d8%a6%d9%88%da%a9%d8%a7%d9%86%d9%87%d8%a7-%d8%b7%d8%b1%d9%81%d8%af%d8%a7/feed/ 3
گفتگو با دکتر لاهیجی در باره حکم سیزده سال حبس و تبعید عبدالفتاح سلطانی https://www.tahieh.net/lahiji/ https://www.tahieh.net/lahiji/#comments Sun, 17 Jun 2012 10:00:15 +0000 http://www.tahieweb.de/?p=110 این گزارش برای رادیو فردا تهیه شده است    برنامه نظارت بر دفاع از مدافعان حقوق بشر در بیانیه ای صدور حکم سیزده سال زندان و تبعید به براز جان برای عبدالفتاح سلطانی  وکیل دادگستری وبنیانگذار کانون مدافعان حقوق بشر … ادامه خواندن Continue reading

نوشته گفتگو با دکتر لاهیجی در باره حکم سیزده سال حبس و تبعید عبدالفتاح سلطانی اولین بار در Tahieh.net. پدیدار شد.

]]>
این گزارش برای رادیو فردا تهیه شده است

  

برنامه نظارت بر دفاع از مدافعان حقوق بشر در بیانیه ای صدور حکم سیزده سال زندان و تبعید به براز جان برای عبدالفتاح سلطانی  وکیل دادگستری وبنیانگذار کانون مدافعان حقوق بشر را محکوم کرد.

عبدالفتاح سلطانی پیش از این در اسفند 1390 در دادگاه بدوی به اتهام های تبلیغ علیه نظام، شرکت در تشکیل کانون مدافعان حقوق بشر و دریافت جایزه حقوق بشری نورنبرگ در سال 88 به 18 سال زندان در تبعید محکوم شده بود.

برنامه نظارت بر حمایت از مدافعان حقوق بشر، که برنامه مشترک فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشرو سازمان جهانی مبارزه با شکنجه است این حکم را ناعادلانه اعلام کرده و خواستار لغو آن و آزادی فوری و بدون قید و شرط آقای سلطانی شده است.

دکتر عبدالکریم لاهیجی نایب رئیس فدراسیون  جامعه های حقوق بشر در گفتگویی با شیرین فامیلی به رادیو فردا می گوید صدور چنین حکمی برای یک وکیل دادگستری به دلیل فعالیتهای حرفه ای ش در بیست سال اخیر بی سابقه است:

نوشته گفتگو با دکتر لاهیجی در باره حکم سیزده سال حبس و تبعید عبدالفتاح سلطانی اولین بار در Tahieh.net. پدیدار شد.

]]>
https://www.tahieh.net/lahiji/feed/ 1
یاد قازار ملیکیان، از پیش کسوتان جنبش سندیکایی ایران گرامی باد https://www.tahieh.net/%db%8c%d8%a7%d8%af-%d9%82%d8%a7%d8%b2%d8%a7%d8%b1-%d9%85%d9%84%db%8c%da%a9%db%8c%d8%a7%d9%86%d8%8c-%d8%a7%d8%b2-%d9%be%db%8c%d8%b4-%da%a9%d8%b3%d9%88%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d8%ac%d9%86%d8%a8%d8%b4-%d8%b3/ https://www.tahieh.net/%db%8c%d8%a7%d8%af-%d9%82%d8%a7%d8%b2%d8%a7%d8%b1-%d9%85%d9%84%db%8c%da%a9%db%8c%d8%a7%d9%86%d8%8c-%d8%a7%d8%b2-%d9%be%db%8c%d8%b4-%da%a9%d8%b3%d9%88%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d8%ac%d9%86%d8%a8%d8%b4-%d8%b3/#respond Sun, 29 Apr 2012 19:30:15 +0000 http://www.tahieweb.de/?p=74 یادداشت گرتا ملیکیان در بیستمین سالگرد خاموشی پدرش در جنبش مردمی و عدالت خواهانه میهن ما بسیارند انسان هایی که پاکبازانه و بی هیچ چشم داشت، عمری را در تلاش برای تحقق آرزوهای نیک و بشردوستانه سپری کردند و چه … ادامه خواندن Continue reading

نوشته یاد قازار ملیکیان، از پیش کسوتان جنبش سندیکایی ایران گرامی باد اولین بار در Tahieh.net. پدیدار شد.

]]>
یادداشت گرتا ملیکیان در بیستمین سالگرد خاموشی پدرش

در جنبش مردمی و عدالت خواهانه میهن ما بسیارند انسان هایی که پاکبازانه و بی هیچ چشم داشت، عمری را در تلاش برای تحقق آرزوهای نیک و بشردوستانه سپری کردند و چه بسا جان خود را نیز بر سر آرمان های خویش نهادند. در این میان مبارزانی هستند که پس از چهار تا پنج دهه حضور فعال و فداکارانه در جنبش چپ و سوسیالیستی، سال های پایانی زندگی خود را نیز با ناکامی یک تجربه بزرگ بشری برای دست یابی به سوسیالیسم مواجه شدند و شمع وجودشان در نهایت تنهایی و اندوه و در شرایط تراژیک بحران و آشفتگی بی سابقه جنبش چپ به خاموشی گرایید.

 رفیق قازار ملیکیان، مبارز پر سابقه، یار وفادار زحمتکشان و از پیش کسوتان جنبش سندیکایی ایران از آن نمونه است. یازده اردیبشت ماه، برابر با اول ماه مه، بیست سال از درگذشت این انسان آزاده و شریف می گذرد. نگاهی کوتاه به سیر و سرگذشت زندگی شخصی و سیاسی او نشان دهنده ارزش ها و خصایلی است که این رفیق با اتکا بر انها بیش از چهار دهه از عمر خود را در مقاطع مختلف در جنبش چپ میهن ما گذراند.

 رفیق ملیکیان در سال 1308 شمسی در یک خانواده دهقانی در روستای کلاوه از منطقه شازند اراک زاده شد. تا کلاس چهارم ابتدایی را در محل تولد خود گذراند و دوازده ساله بود که به تهران آمد. از سن چهارده سالگی و با از دست دادن پدر مجبور به کار کردن و تامین معاش و سرپرستی خانواده شد. از همین دوران بود که اعتماد و اتکای به خود را آموخت و خود ساختگی که همواره از ویژگی های شخصی اش بود در او مایه گرفت. او که ناگزیر شد تحصیلاتش را از طریق کلاس های سوادآموزی ادامه دهد. بزودی موفق شد در همین کلاس ها معلم شود. علاقه بسیار او به آموزش صنعت و تکنولوژی و پی گیری اش در این زمینه او را تا سطح یک متخصص و صاحب نظر در رشته تاسیسات ارتقا داد.

 رفیق ملیکیان مانند بسیاری از هم نسلانش از نوجوانی به فعالیت سیاسی روی آورد و در چهارده سالگی به سازمان جوانان توده ایران پیوست. بیست ساله بود که کار خود را به سبب فعالیت سیاسی از دست داد و مدت یک سال به زندان افتاد. در سال 1330 در اعتصاب کارگران کوره پزخانه ها برای بهبود شرایط غیر انسانی کار و زندگی آنها نقشی فعال داشت و در همین ارتباط دستگیر و به مدت شش ماه زندانی شد. این سرآغازی برای فعالیت های سندیکایی پربار او بود. پس از آن نیز تا کودتای 32 چند بار دیگر متناوبا و هربار پس از یک دوره فعالیت سیاسی و سندیکایی بازداشت و پس از شش ماه تا یک سال آزاد می شد.

او در فاصله شکست نهضت ملی تا انقلاب بهمن نیز دست از تلاش در راه آرمان های خود نکشید و در همین رابطه مرتبا تحت مراقبت و یا تعقیب ارگان های امنیتی بود. در انقلاب بهمن 1357 بار دیگر در حزب توده ایران به فعالیت سیاسی ادامه داد و تنها در سال های پایانی زندگی بود که تن به مهاجرت سپرد و به ارمنستان رفت. اما چندان طول نکشید که که فرسایش جسمی و روانی ناشی از سالیان دراز فعالیت سیاسی با دشواری های مهاجرت دست به دست هم داد و مقاومت و استواری کم نظیر او را درهم شکست. آشنایی نزدیک او با “سوسیالیسم واقعا موجود” و پایان تراژیک آن، برای او که انسانی به شدت آرمان گرا و پاک باخته بود حکم ضربه نهایی را داشت.

 به گفته خود او، تحمل سالهای کوتاه اما دردناک مهاجرت، از همه مصائبی که در طول سالیان دراز فعالیت سیاسی کشیده بود برایش دشوارتر بود. او سرانجام در اردیبهشت ماه 1370 در پی یک سکته مغزی و در شرایط از هم گسیختگی و آشفتگی اوضاع ارمنستان که مراقبت پزشکی و درمان لازم را نیز از او دریغ می کرد، چشم از جهان فرو بست.

فعالیت زنده یاد ملیکیان به عرصه سیاسی و جنبش سندیکایی محدود نبود. او فردی میهن دوست و شیفته فرهنگ ایرانی بود و علاوه بر اشتغال فنی و تخصصی و فعالیت های اجتماعی، از آنجا که عضوی از خانواده ارامنه ایران بود، بخش زیادی از وقت خود را صرف فعالیت های فرهنگی در این زمینه می کرد. او به خاطر خصایل انسان دوستی و مردمی اش همواره نقطه اتکا و شمع محفل دوستان و آشنایانش بود. این حقیقتی است که که همه آنهایی که از نزدیک با او آشنا بودند بر آن تاکید دارند. یادش گرامی باد.

نوشته یاد قازار ملیکیان، از پیش کسوتان جنبش سندیکایی ایران گرامی باد اولین بار در Tahieh.net. پدیدار شد.

]]>
https://www.tahieh.net/%db%8c%d8%a7%d8%af-%d9%82%d8%a7%d8%b2%d8%a7%d8%b1-%d9%85%d9%84%db%8c%da%a9%db%8c%d8%a7%d9%86%d8%8c-%d8%a7%d8%b2-%d9%be%db%8c%d8%b4-%da%a9%d8%b3%d9%88%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d8%ac%d9%86%d8%a8%d8%b4-%d8%b3/feed/ 0